کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش

متن مرتبط با «جابر» در سایت کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش نوشته شده است

جابر اولین زائر امام حسین علیه السلام در اربعین شهادت حضرتشان

  • در ادامه کتاب اعیان الشیعه، آمده: جابر به اطراف قبر روی گرداند و چنین گفت: سوگند به خداوندی که محمد (ص) را به پیامبری برانگیخته، ما نیز در پاداش شما شریکیم. عطیه از او پرسید: «چگونه در پاداش با آنان شریکیم؟! در حالی که شمشیری نزده‌ایم؟ حال آنکه سر‌های آنان در راه خدا از تن جدا گشت و فرزندانشان یتیم و همسرانشان بیوه شدند؟». جابر پاسخ داد: «ای عطیه، از حبیبم پیامبر خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: «هرکس گروهی را دوست بدارد، روز رستاخیز در صف آنان قرار می‌گیرد و با آنان در یک مکان گرد می‌آید و هرکس رفتار گروهی را دوست داشته باشد، در پاداش یا کیفر عمل آنان شریک خواهد بود؛ سوگند به خدایی که محمد (ص) را به پیامبری برانگیخته، نیت و اعتقاد من و یارانم، همان اعتقاد و نیت حسین و یارانش است».عطیه، ادامه ماجرا را اینگونه بیان می‌کند: «در این هنگام، سیاهی کاروانی از سوی شام پدیدار شد! جابر گفت: «برو از این کاروان برای ما خبری بیاور، رفتم و گفتم: «جابر، برخیز و به پیشواز حرم رسول خدا (ص) بیا. اینک زین العابدین است که همراه عمه‌ها و خواهرانش می‌آیند.» جابر با سروپای برهنه حرکت کرد. هنگامی که نزدیک امام سجاد (ع) رسید، امام به وی فرمود: «آیا تو جابری؟» عرض کرد: «آری». امام فرمود: «جابر، در این مکان بود که مردان ما کشته شدند، کودکانمان را سر بریدند، زنانمان اسیر گشتند و خیمه‌های ما را آتش زدند.» (منبع: عمادالدین قاسم طبری آملی، بشارة المصطفی، ص ۱۲۵، حدیث ۷۲؛ بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۱۳۰، ح ۶۲). بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جابر بن عبدالله انصاری آخرین صحابه مدینه و اولین زائر کربلا

  • وقتی عبدالله این رؤیا را برای پیامبر نقل کرد، حضرت فرمود: این مژده شهادت برای توست. شاید همین رؤیا سبب آمادگیِ بیشتر عبدالله شده بود؛ زیرا در شبی که فردای آن غزوه اُحد رخ داد، به فرزندش جابر وصیت کرد: «امیدوارم فردا در زمره اولین گروه شهدا باشم. تو را درباره نیکی به خواهرانت سفارش می کنم.» هم چنین از جابر روایت شده است: وقتی غزوه اُحد پیش آمد، پدرم مرا فراخواند و گفت: من خودم را جزو اولین شهدای لشکر پیامبر می بینم. من پس از پیامبر کسی را گرامی تر از تو باقی نمی گذارم. بدهکاری مرا بپرداز و خیرخواه خواهرانت باش.در جریان تخلف گروهی از لشکر اسلام که پیامبر آنان را مأمور حفاظت از تنگه احد کرده بود، فقط دوازده نفر باقی ماندند که یکی از آنان عبدالله پدر جابر است. از سوی دیگر، گروهی دویست نفری از لشکر قریش از پشت سر به مسلمانان هجوم آوردند و آن دوازده نفر را که با شهامت جنگیدند، به شهادت رساندند.جابر می گوید: وقتی پدرم به شهادت رسید، روپوش را از چهره اش کنار زدم و او را بوسیدم. پیامبر مرا می دید، اما مرا از آن کار بازنداشت. وقتی پدرم در اُحد به شهادت رسید، عمّه ام فاطمه برای او می گریست؛ پیامبر فرمود: برای او گریه کنی یا نکنی، فرشتگان با بال های خود بر او سایه افکنده اند تا او را بردارید و دفن کنید. جابر در جنگ های دوران زمامداری امام علی(ع)جنگ هایی که در دوران زمامداری امام علی(ع) رخ داد، ویژگی هایی داشت که در جنگ های زمان پیامبر خدا نبود. مهم ترین آنها این بود که طرف مقابل علی(ع) در ظاهر، اسلام و قرآن و نماز بود، اما طرف مقابل در جنگ های زمان رسول الله مسلمان نبود. همین ویژگی، سنگینی کار را بر امام علی(ع) دوچندان می کرد. همین امر باعث شد که جنگ صفین با پیروزی امام پایان نیابد و اصح, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها