لشکر سیدالشهدا (ع) در واقعه کربلا

ساخت وبلاگ

حضرت ابوالفضل (ع) جوان برومند ۳۶-۳۵ ساله بود که ۱۶ سال آن را به همراه پدر بزرگوارشان حضرت امیر مومنان (ع) و ۱۰ سال را با امام حسن (ع) و ۱۰سال دیگر را به همراه امام حسین (ع) بودند و در آن سال‌ها به هیچ عنوان خطبه و حدیثی را روایت نکردند و دلیل آن هم زنده بودن این ائمه معصومین (ع) بودو هیچ گاه در مقابل امامان خود اظهار وجود نکردند.

حتی در واقعه کربلا، برخی از شخصیت‌های خوب، سخن‌هایی را بیان کردند. مثلاً جابربن عبدالله انصاری از حضرت سیدالشهداء (ع) پرسید آقا چرا به کربلا می‌روید؟ ابن عباس به امام حسین (ع) گفت که آقا به کوفه نروید و به یمن بروید و همین طور، دیگر افراد چنین گفتند، اما حضرت ابوالفضل (ع) هیچ گاه در واقعه کربلا به امام حسین (ع) پیشنهادی ندادند و سخنی نگفتند و حتی اعتراضی نکردند و فقط مطیع محض بودند.

وقتی عصر عاشورا، حضرت ابوالفضل (ع) به محضر امام حسین (ع) آمدند و کسب اجازه برای به میدان رفتن، گرفتند. امام حسین (ع) به ایشان جمله‌ای فرمودند و آن هم این بود که عباس جان! اگر شما بروید لشکر من از هم می‌پاشد. این جمله امام حسین (ع) مصداق سخن قرآن درمورد حضرت ابراهیم (ع) بود.

پروردگار در آیه ۱۲۰ سوره مبارکه نحل، از حضرت ابراهیم (ع) به عنوان یک امت یاد کردند و شخصیت ایشان را همچون یک امت ستودند و فرمودند: «إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً للهِِ حَنِیفاً وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ)؛ ابراهیم (به تنهایى) امّتى بود مطیع فرمان خدا؛ خالى از هر گونه انحراف؛ و از مشرکان نبود.»

کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش...
ما را در سایت کانون قرآن عترت دانشگاه آزاد اسلامی تفرش دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : etrattafresha بازدید : 73 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 16:54